بیگبنگطور
این بچههای کوچک را دیدهاید که وقتی سر و صدایشان نمیآید، پدر و مادرشان نگرانشان میشوند؟ میروند دنبال بچه که ببینند باز دارد چه دستهگلی به آب میدهد که بیصدا شده. بعد که پیدایش میکنند میبینند مثلن رژ لب مامانش را برداشته برای خودش روی دیوار نقاشی کرده، یا دارد دست و پای عروسکش را به فنا میدهد، دکتربازی میکند یا اصلن یک گوشهای از خستگی خوابش برده. الان، من مثل همان بچهام که ظاهرن سر و صدایی ندارد. چه دنبالم بگردید و چه نه، بالاخره بعدن صدایش در میآید که این مدت بیصدایی داشتم با زندگیم چه کار میکردم. حالا فعلن Under Constructionطور دور خودم از این نوارهای زرد کشیدهام. تابلوی شمارش معکوس هم که اعلام میکند چهقدر به پایان پروژه و روز پردهبرداری و افتتاح مانده، سوراخ است.